بِسْمِ اللَّهِ الْمُنْتَقِمِ الْقَهَّارِ
«إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ...»
امروز، سهشنبه، سوم تیرماه سال 1404، تاریخ با قلمی از آتش و افتخار، برگ تازهای نوشت.
در هنگامهای که طاغوتِ فرعونیِ عصر، آمریکا، در نهایت وقاحت و خوی استکباری، دست به جنایتی نابخشودنی زد و تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران اسلامی را آماج حمله قرار داد، فرزندان دلاور ملت، در عملیاتی برقآسا و الهامگرفته از غیرت علوی و اراده عاشورایی، سیلی سهمگینی به صورت این گرگ فرتوت نواختند.
و اینک، در طلیعهی فتحی نورانی و وعدهای الهی، پرتوهای نصر آسمانی از افق ایران سربلند درخشیدن گرفت؛ و «بشارت فتح» در میدان آزمایش الهی، رخنمایی کرد. در سایهسار الطاف الهی، و بر مدار حکمت ولایی، بشارت فتح بر قلب خستهی جهانیان کوفته شد؛ و نصر الهی، چون آذرخشی در شب فتنه، بر تارک این سرزمین درخشیدن گرفت.
در برابر جنگی تحمیلی و فتنهای پیچیده که به دسیسهی استکبار جهانی، و با همپیمانی شیاطینِ کاخ سفید و حامیان صهیونیسم کودککش رقم خورده بود و توطئهای چندلایه، که با تمام توان استکبار جهانی و پشتیبانی بیشرمانهی آمریکا و رژیم جعلی، خونآشام و کودککش صهیونیستی علیه کیان پاک جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده شد، فرزندان مؤمن این امت، با ایمان و ارادهای فولادین، صحنه را از شکست دشمن لبریز کردند و وعدهی صادق الهی تحقق یافت؛ و مجاهدان این امت، بار دیگر حماسهای از ایمان و اراده آفریدند.
در آسمانی که هنوز غبار جنگ از چهرهاش زدوده نشده، ناگاه آفتاب فتح از افق ایمان سر زد؛ و «بشارت فتح»، نه به لحن تاریخ، که با خون شهیدان و عزم مؤمنان نگاشته شد.
آری، در هنگامهای که دیوِ استکبار با همه توان خویش، و با تکیه بر هیولای صهیونیسم و جنایت پیشگان کاخ سفید، قصد استیصال ایرانِ علوی را داشت، آنچه رخ نمود نه عقبنشینی که قَدَمِ رجزخوانی بود؛ نه شکست، که فتحی بود آمیخته با عصمت خون و حرارت غیرت.
در طلیعه این فتح نورانی، بیتردید، رهبری حکیمانه و الهی ولیّ امر مسلمین، حضرت امام خامنهای (مدّ ظله العالی) همچون قطبنمایی آسمانی، مسیر این پیروزی را روشن ساخت. آن بزرگمرد تاریخ، که با تدبیر متین و صداقت بینظیر، بارها در برابر فریبکاری و عهدشکنی آمریکا هشدار داد، امروز، در پیشگاه تاریخ ایستاده است با پرچم سرافراز پیروزی در دست و ملتِ آگاه در رکابش.
آمریکا، این دشمن دیرینهی بشریت، بارها بر سر میز مذاکره نشست و هر بار با نیرنگ، عهد شکست و چهره گرگصفت خود را زیر نقاب لبخند پنهان ساخت؛ اما دیگر این نقاب دریده شده است و چهرهی خبیث آن، با خون شهدا رسوا گردید.
عملیات "بشارت فتح"، نهفقط یک پاسخ نظامی، که یک تندیس جاودانه از عزت، حکمت و اقتدار ملی بود؛ آنچنان سهمگین و دقیق که هیمنه پوشالی آمریکا را در هم شکست و آنان را ناچار به درخواست عاجزانه آتشبس در برابر ملت ما کرد.
این پیروزی، عطرآگین به یاد و نام شهیدانی است که با خون خویش، خاک وطن را معطر و نام ایران را ماندگار ساختند.
سلام بر آن جانهای پاک که بیهیچ تردیدی، در راه دفاع از حریم حق، از جان گذشتند و راه را روشن کردند.
ما، جامعهی هنری استان قم، به نیابت از تپش قلبهای ملت، درود و خداقوّت میگوییم ودستافشانی میکنیم بر دستان ستبرِ رزمندگان سلحشور ودست بوس و دلسپاسیم از رزمآوران در برابر شجاعت مثالزدنیِ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، ارتش قهرمان، بسیجیان جانبرکف که ضرب شصتی سخت بر پیکر دشمن پلید فرود آوردند، نیروهای امدادی و کادر درمانِ جانفشانِ فرشتهخوی که در میانهی آتش، جان را فرشِ امنیت و سلامت مردم کردند، سر تعظیم فرود میآوریم و در این هنگامهی تاریخی، پیشانی بر خاک خضوع میساییم در برابر درایتِ علوی و رهبریِ الهی حضرت امام خامنهای (مدّ ظله العالی) که چونان کوهی در میان توفانها ایستاد و امت را از دل تاریکی به سوی افق عزت رهنمون شد.
از حوزههای علمیه، روحانیت مجاهد بیدار و بصیر ، مبلغین که همدل و همسنگر، در جبهههای دفاع و خدمت، یکصدا ندای لبیک به ولی امرشان دادند، هنرمندان بصیر و میداندار، راویان حماسه و حقیقت نیز که در هنگامهی خطر، مرد میدان بودند و در میانهی رگبار و راکت، دل را سنگر کردند و جان را سپر و در سایهی اخلاص در کنار مردم ایستادند، تجلیل میکنیم؛ که در این میدان، قلم و شمشیر و دعا و خون، همه در رکاب حق بودند.
تحسین و سپاس خود را تقدیم مردم مؤمن، صبور و بیدار ایران و امت واحدهی اسلامی میکنیم که با اتحاد، همدلی، پایداری و بصیرت، پشتوانهای شدند برای این پیروزی عظیم.
درود میفرستیم بر پیکرهای بیادعای شهیدان، بر اشک مادران چشمبهراه، و بر خونهای جاری در خاک این دیار؛ آنان که با نثار جان خویش، راه پیروزی را گشودند و عرش را از غیرت، لبریز کردند.
به دیدهی دل، مینگریم آنان را که در میان شرارههای جنگ، نهراسیدند و جان خویش را چون برگ گل، بر آستان ایران فدا کردند. سلام و درود بر شهیدانِ این عرصهی خون و باور، که در موسم تهاجم، صعود کردند تا آسمان بداند هنوز زمین، اولاد عاشورا در دل دارد.
و در این میان، با احترام و تکریم، قدردان مجاهدتهای خاموش و بیهیاهوی نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و حافظان پشتپردهی آرامش وطن هستیم؛ آنان که در سایه روشنهای این کارزار، چشم بیدار ملت بودند و با اشراف، درایت و اقدام بهموقع، از بروز فجایع ناگفته جلوگیری کردند و مکر دشمن را به خودشان بازگرداندند.
سایهاشان مستدام، قدمشان استوار، و دعای مردم پشت سرشان باد.
و امروز، که دشمنِ زخمخورده ، هیمنهشکسته و شرمسار ، زانو به خاک عجز ساییده، سرافکنده، بر آستانهی زوال، به زبانی لرزان بانگ آتشبس سر میدهد ، ما این فروتنی را نه رحمتی از خصم، که نشانهای از قهر الهی میدانیم.
ما با چشم باز و قلبی محتاط، جلوههای پیروزی را پاس میداریم، اما فریب لبخندهای دروغین و وعدههای تکراری را نخواهیم خورد.
تجربه تلخ دههها مذاکره و عهدشکنی، ما را بر آن داشته که هر صلحی را تنها بر پایه اقتدار، عزت و هوشیاری ملی بپذیریم.
دل به وعدهی دشمن نمیبندیم، که گرگ، گرگ است ولو در پوست صلح.
ما عبرتدیدگان مذاکرهایم؛ و فریبناپذیر از تکرار اعتماد به پیمانشکنان.
دلخوش به لبخند روباه نیستیم؛ که طَبعِ گرگصفتان دروغ زاید و نیرنگ زاید.
ما فرزندان تجربهایم، و مذاکرهی باطل را بارها چشیدهایم.
دشمنی که عهدش شکسته، و پیمانش دروغین است، در آتش پاسخ ما خواهد سوخت اگر باز به خباثت خود بازگرددد.
از خُرّمشهری که آزاد شد، تا فردویی که ایستاد، ما هر وجب از این خاک را با خون، امضا کردهایم.
با تمام وجود:
این پیروزی، پایان راه نیست؛ فصلی است از کتاب مقاومت.
ما بر این قله نخواهیم ماند، که ما را رسم است بر صعود.
تا ظلم هست، تا تجاوز هست، ما هستیم؛ با قلمی برندهتر از شمشیر، با تصویری افشاگرتر از فریاد، و با ایمانی کوبندهتر از موشک.
و این است عهد ما با خون شهدا، با چفیههای خاکی، با تابوتهای سبز، با دعای شب و ضجّهی مادران شهید:
ما ایستادهایم.
نه از سر عادت، که از سر ایمان.
نه به رسم شعار، که به رسم تکلیف.
اینک، در طلوع این پیروزی، نه سرمست، که بیداریم؛
نه سیر، که گرسنهی عدالت؛
و نه آسوده، که آراسته برای میدان فردا.
ما با خنجر قلم، با نیزهی کلام، با شمشیر تصویر، و با عزم هنرمندانهی خود، آمادهایم در خط مقدم فرهنگ و مقاومت بایستیم.
این فتح، مشتی است از خشم ما؛ و این صلح، پردهای از قدرت ما.
والسلام علی من اتّبع الهدی
جامعه هنری استان قم
سهشنبه، سوم تیرماه 1404 | پس از فتح میدانی عملیات «بشارت فتح »
«إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ...»
امروز، سهشنبه، سوم تیرماه سال 1404، تاریخ با قلمی از آتش و افتخار، برگ تازهای نوشت.
در هنگامهای که طاغوتِ فرعونیِ عصر، آمریکا، در نهایت وقاحت و خوی استکباری، دست به جنایتی نابخشودنی زد و تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران اسلامی را آماج حمله قرار داد، فرزندان دلاور ملت، در عملیاتی برقآسا و الهامگرفته از غیرت علوی و اراده عاشورایی، سیلی سهمگینی به صورت این گرگ فرتوت نواختند.
و اینک، در طلیعهی فتحی نورانی و وعدهای الهی، پرتوهای نصر آسمانی از افق ایران سربلند درخشیدن گرفت؛ و «بشارت فتح» در میدان آزمایش الهی، رخنمایی کرد. در سایهسار الطاف الهی، و بر مدار حکمت ولایی، بشارت فتح بر قلب خستهی جهانیان کوفته شد؛ و نصر الهی، چون آذرخشی در شب فتنه، بر تارک این سرزمین درخشیدن گرفت.
در برابر جنگی تحمیلی و فتنهای پیچیده که به دسیسهی استکبار جهانی، و با همپیمانی شیاطینِ کاخ سفید و حامیان صهیونیسم کودککش رقم خورده بود و توطئهای چندلایه، که با تمام توان استکبار جهانی و پشتیبانی بیشرمانهی آمریکا و رژیم جعلی، خونآشام و کودککش صهیونیستی علیه کیان پاک جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده شد، فرزندان مؤمن این امت، با ایمان و ارادهای فولادین، صحنه را از شکست دشمن لبریز کردند و وعدهی صادق الهی تحقق یافت؛ و مجاهدان این امت، بار دیگر حماسهای از ایمان و اراده آفریدند.
در آسمانی که هنوز غبار جنگ از چهرهاش زدوده نشده، ناگاه آفتاب فتح از افق ایمان سر زد؛ و «بشارت فتح»، نه به لحن تاریخ، که با خون شهیدان و عزم مؤمنان نگاشته شد.
آری، در هنگامهای که دیوِ استکبار با همه توان خویش، و با تکیه بر هیولای صهیونیسم و جنایت پیشگان کاخ سفید، قصد استیصال ایرانِ علوی را داشت، آنچه رخ نمود نه عقبنشینی که قَدَمِ رجزخوانی بود؛ نه شکست، که فتحی بود آمیخته با عصمت خون و حرارت غیرت.
در طلیعه این فتح نورانی، بیتردید، رهبری حکیمانه و الهی ولیّ امر مسلمین، حضرت امام خامنهای (مدّ ظله العالی) همچون قطبنمایی آسمانی، مسیر این پیروزی را روشن ساخت. آن بزرگمرد تاریخ، که با تدبیر متین و صداقت بینظیر، بارها در برابر فریبکاری و عهدشکنی آمریکا هشدار داد، امروز، در پیشگاه تاریخ ایستاده است با پرچم سرافراز پیروزی در دست و ملتِ آگاه در رکابش.
آمریکا، این دشمن دیرینهی بشریت، بارها بر سر میز مذاکره نشست و هر بار با نیرنگ، عهد شکست و چهره گرگصفت خود را زیر نقاب لبخند پنهان ساخت؛ اما دیگر این نقاب دریده شده است و چهرهی خبیث آن، با خون شهدا رسوا گردید.
عملیات "بشارت فتح"، نهفقط یک پاسخ نظامی، که یک تندیس جاودانه از عزت، حکمت و اقتدار ملی بود؛ آنچنان سهمگین و دقیق که هیمنه پوشالی آمریکا را در هم شکست و آنان را ناچار به درخواست عاجزانه آتشبس در برابر ملت ما کرد.
این پیروزی، عطرآگین به یاد و نام شهیدانی است که با خون خویش، خاک وطن را معطر و نام ایران را ماندگار ساختند.
سلام بر آن جانهای پاک که بیهیچ تردیدی، در راه دفاع از حریم حق، از جان گذشتند و راه را روشن کردند.
ما، جامعهی هنری استان قم، به نیابت از تپش قلبهای ملت، درود و خداقوّت میگوییم ودستافشانی میکنیم بر دستان ستبرِ رزمندگان سلحشور ودست بوس و دلسپاسیم از رزمآوران در برابر شجاعت مثالزدنیِ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران، ارتش قهرمان، بسیجیان جانبرکف که ضرب شصتی سخت بر پیکر دشمن پلید فرود آوردند، نیروهای امدادی و کادر درمانِ جانفشانِ فرشتهخوی که در میانهی آتش، جان را فرشِ امنیت و سلامت مردم کردند، سر تعظیم فرود میآوریم و در این هنگامهی تاریخی، پیشانی بر خاک خضوع میساییم در برابر درایتِ علوی و رهبریِ الهی حضرت امام خامنهای (مدّ ظله العالی) که چونان کوهی در میان توفانها ایستاد و امت را از دل تاریکی به سوی افق عزت رهنمون شد.
از حوزههای علمیه، روحانیت مجاهد بیدار و بصیر ، مبلغین که همدل و همسنگر، در جبهههای دفاع و خدمت، یکصدا ندای لبیک به ولی امرشان دادند، هنرمندان بصیر و میداندار، راویان حماسه و حقیقت نیز که در هنگامهی خطر، مرد میدان بودند و در میانهی رگبار و راکت، دل را سنگر کردند و جان را سپر و در سایهی اخلاص در کنار مردم ایستادند، تجلیل میکنیم؛ که در این میدان، قلم و شمشیر و دعا و خون، همه در رکاب حق بودند.
تحسین و سپاس خود را تقدیم مردم مؤمن، صبور و بیدار ایران و امت واحدهی اسلامی میکنیم که با اتحاد، همدلی، پایداری و بصیرت، پشتوانهای شدند برای این پیروزی عظیم.
درود میفرستیم بر پیکرهای بیادعای شهیدان، بر اشک مادران چشمبهراه، و بر خونهای جاری در خاک این دیار؛ آنان که با نثار جان خویش، راه پیروزی را گشودند و عرش را از غیرت، لبریز کردند.
به دیدهی دل، مینگریم آنان را که در میان شرارههای جنگ، نهراسیدند و جان خویش را چون برگ گل، بر آستان ایران فدا کردند. سلام و درود بر شهیدانِ این عرصهی خون و باور، که در موسم تهاجم، صعود کردند تا آسمان بداند هنوز زمین، اولاد عاشورا در دل دارد.
و در این میان، با احترام و تکریم، قدردان مجاهدتهای خاموش و بیهیاهوی نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و حافظان پشتپردهی آرامش وطن هستیم؛ آنان که در سایه روشنهای این کارزار، چشم بیدار ملت بودند و با اشراف، درایت و اقدام بهموقع، از بروز فجایع ناگفته جلوگیری کردند و مکر دشمن را به خودشان بازگرداندند.
سایهاشان مستدام، قدمشان استوار، و دعای مردم پشت سرشان باد.
و امروز، که دشمنِ زخمخورده ، هیمنهشکسته و شرمسار ، زانو به خاک عجز ساییده، سرافکنده، بر آستانهی زوال، به زبانی لرزان بانگ آتشبس سر میدهد ، ما این فروتنی را نه رحمتی از خصم، که نشانهای از قهر الهی میدانیم.
ما با چشم باز و قلبی محتاط، جلوههای پیروزی را پاس میداریم، اما فریب لبخندهای دروغین و وعدههای تکراری را نخواهیم خورد.
تجربه تلخ دههها مذاکره و عهدشکنی، ما را بر آن داشته که هر صلحی را تنها بر پایه اقتدار، عزت و هوشیاری ملی بپذیریم.
دل به وعدهی دشمن نمیبندیم، که گرگ، گرگ است ولو در پوست صلح.
ما عبرتدیدگان مذاکرهایم؛ و فریبناپذیر از تکرار اعتماد به پیمانشکنان.
دلخوش به لبخند روباه نیستیم؛ که طَبعِ گرگصفتان دروغ زاید و نیرنگ زاید.
ما فرزندان تجربهایم، و مذاکرهی باطل را بارها چشیدهایم.
دشمنی که عهدش شکسته، و پیمانش دروغین است، در آتش پاسخ ما خواهد سوخت اگر باز به خباثت خود بازگرددد.
از خُرّمشهری که آزاد شد، تا فردویی که ایستاد، ما هر وجب از این خاک را با خون، امضا کردهایم.
با تمام وجود:
این پیروزی، پایان راه نیست؛ فصلی است از کتاب مقاومت.
ما بر این قله نخواهیم ماند، که ما را رسم است بر صعود.
تا ظلم هست، تا تجاوز هست، ما هستیم؛ با قلمی برندهتر از شمشیر، با تصویری افشاگرتر از فریاد، و با ایمانی کوبندهتر از موشک.
و این است عهد ما با خون شهدا، با چفیههای خاکی، با تابوتهای سبز، با دعای شب و ضجّهی مادران شهید:
ما ایستادهایم.
نه از سر عادت، که از سر ایمان.
نه به رسم شعار، که به رسم تکلیف.
اینک، در طلوع این پیروزی، نه سرمست، که بیداریم؛
نه سیر، که گرسنهی عدالت؛
و نه آسوده، که آراسته برای میدان فردا.
ما با خنجر قلم، با نیزهی کلام، با شمشیر تصویر، و با عزم هنرمندانهی خود، آمادهایم در خط مقدم فرهنگ و مقاومت بایستیم.
این فتح، مشتی است از خشم ما؛ و این صلح، پردهای از قدرت ما.
والسلام علی من اتّبع الهدی
جامعه هنری استان قم
سهشنبه، سوم تیرماه 1404 | پس از فتح میدانی عملیات «بشارت فتح »
- نویسنده :
- منبع :
https://mail.19dey.com/news/89384